سلام سوالی داشتم وقتی یکی بیمار میشه بعد از 4 سال...
ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 22 ساله )
سلام سوالی داشتم وقتی یکی بیمار میشه بعد از 4 سال هنوز خوب نشده و هر چی دعا میکنه دعاش مستجاب نمیشه حتی شب لیله رغایب شب ارزوها شب نیمه شعبان شب قدر هر روز دعا میکنه و به ائمه اطهار متوسل میشه و اونارو واسطه قرار میده و از گناهانش توبه میکنه و دعا میکنه چرا خدا جوابشو نمیده؟؟؟میخوام بگم من که اینقدر دعا میکنم و فرد مذهبی هستم حتی نماز قضاهام هم میخونم به نظر شما بیماریم که حل نشده به خاطر تاوان کاری هست؟؟؟یا دعام مستجاب نمیشه چون خدا دوست داره صدامون بشنوه نه که دیر مستجاب میکنه؟؟؟یعنی هر وقت دعا کردیمو مستجاب شد خدا میخواد از شرمون زود راحت شه مستجاب میکنه؟؟؟
سوال دیگه به نظر شما موقع خواستگاری از بیماری استرس دارمو بگم؟؟؟یعنی میترسم بگم منو دیگه نخواد. تو رو خدا آرمم کنید دارم دیونه میشم دایما خودموسرزنش میکنم من تاوان چی رو دارم پس میدم.پسرای امروز عقلشون به چشمشونه و دنبال زیبایی ،بعد دنبال بهانه هم هستن که همین نگرانم میکنه و 4 ساله همش فکر میکنم من ایرادی دارم.
ممنون میشم کمکم کنید
التماس دعا.
مشاور (منتظمی)
جواب :کاربر محترم : ما از باطن هستی و مصالح حقیقی بی خبریم.لطفا متن زیربه دقت بخوانید: گاهی خداوند وقتی بنده مؤمنی را دوست داشته باشد، اجابت دعای او را به تأخیر می اندازد. در حدیث است که خداوند استجابت دعا بنده مؤمن خود را به تأخیر می اندازد، به خاطر آن که صدای او را دوست دارد و می خواهد بنده بیش تر به درگاهش الحاح و اصرار کند.( اصول کافی ، ج 4، ص 247) چون تأخیر در اجابت سبب تکرار دعا می شود و در نتیجه باعث تقویت نیروی روحی و ایمان دعا کننده می گردد. اما فاسق را چون دوست ندارد، فورا اجابت می کند تا دعا را تکرار نکند و ضمنا حجت تمام می شود و در قیامت نتواند احتیاجی نماید. ناله مؤمن همی داریم دوست گو تضرّع کن که این اعززاوست حاجت آوردش زغفلت سوی من آن کشیدش، موکشان تا کوی من گر بر آرم حاجتش او را رود هم در آن بازیچه مستغرق شود امام صادق (ع) می فرماید: «بنده ای که دوست خداست، وقتی حادثه ای برایش رخ می دهد، به درگاه خدا دعا می کند. خداوند به فرشته ای که موکل بر اجابت اوست می فرماید: حاجت بنده ام را برآور، ولی در آن شتاب مکن که من میل دارم صدا و آواز را بشنوم. اما بنده دشمن خدا وقتی دعا ، خداوند بر فرشته موکل به آن حاجت دستور می دهد: حاجتش را زود برآورید و در برآوردن آن شتاب کنید. که من خوش ندارم صدا و آواز او را بشنوم».( سید هاشم رسولی محالتی، کیفر گناه ، ص 137) گاهی دعا به اجابت می رسد، اما مصلحت هایی اقتضا می کند تحقق خارجی آن به تأخیر افتد. حضرت موسای کلیم می گویم: پروردگارا! تو به فرعون و طرفدارانش در زندگی دنیا زیورها و مال های فراوان داده ای! او مردم را از راه تو گمراه می کند. پروردگارا! اموالشان را نابود ساز و دل هایشان را سخت گردان که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک تو را ببینند! خداوند در پاسخ موسی و برادرش فرمود: قد أجیب دعوتکما؛ (یونس (10) آیه 88) دعای شما را اجابت نمودم». امام صادق (ع) فرمود: «میان دعای حضرت موسی(ع) تا غرق شدن فرعون، چهل سال طول کشید!»( سید هاشم رسول محالتی، کیفر گناه ص 132) 1- گاهی هم در تأخیر، مصلحتی هست. چه بسا الآن در این موقع اگر چیزی را که از او درخواست کردهام به من بدهد، به ضرر من می شود؛ لذا اجابت را به تأخیر میاندازد. فرض کنید کسی از خدا پول می خواهد. خدا اگر همین الان به او بدهد، نفسش سرمست شده و او را به تباهی میکشاند. برای همین خدا می گذارد موقعی به تو پول می دهد که نفست چموش نشود. لذا دعایت مستجاب شده و خدا جواب تو را داده و درخواستت را هم پذیرفته و مقبول هم واقع شده است؛ 2- در حدیث است که خداوند استجابت دعای بنده مؤمن خود را به تأخیر میاندازد، به خاطر آن که صدای او را دوست دارد و می خواهد بنده بیش تر به درگاهش الحاح و اصرار کند. چون تأخیر در اجابت سبب تکرار دعا می شود و در نتیجه باعث تقویت نیروی روحی و ایمان دعا کننده می گردد. اما فاسق را چون دوست ندارد، فورا اجابت می کند تا دعا را تکرار نکند و ضمنا حجت تمام می شود و در قیامت نتواند احتیاجی نماید. 3- امام صادق علیه السلام می فرماید: «بنده ای که دوست خداست، وقتی حادثه ای برایش رخ می دهد، به درگاه خدا دعا می کند. خداوند به فرشته ای که موکل بر اجابت اوست می فرماید: حاجت بنده ام را برآور، ولی در آن شتاب مکن که من میل دارم صدا و آواز را بشنوم. اما بنده دشمن خدا وقتی دعا می کند، خداوند بر فرشته موکل به آن حاجت دستور می دهد: «حاجتش را زود برآورید و در برآوردن آن شتاب کنید، که من خوش ندارم صدا و آواز او را بشنوم». 4- چرا به صرف شک باید نماز را ترک نمود ؟! آیا عقل چنین اجازه ای را به ما می دهد؟! وقتی شکّ در وجود خدا یا معاد حاصل شد به این معناست که ممکن است معادی وجود داشته باشد و ممکن است وجود نداشته باشد. پس احتمال هر دو طرف وجود دارد. حال اگر خدا و معادی وجود نداشته باشد ، همه می میرند و خاک می شوند ؛ پس آنها که نماز خوانده اند نسبت به آنها که نماز نخوانده اند چه چیزی را از دست داده اند؟! وقتی آخر زندگی ، عدم محض شدن باشد ، دیگر چه چیزی ارزش خواهد داشت؟! و خوشی چه معنایی خواهد داشت؟! امّا اگر خدا و معادی وجود داشته باشد ، آنگاه آنکه نماز را به بهانه ی شکّ ترک نموده چگونه نقص حاصل از آن را جبران خواهد کرد؟! حتّی به فرض ، خدا عذر او را بپذیرد و او را عذاب نکند امّا به هر حال از نعمات و محصولات آخرتی نماز برخوردار نخواهد بود. از اینرو عقل برای دفع ضرر احتمالی حکم می کند که تا رسیدن به یقین کامل نسبت به یکی از دو طرف شکّ ، نماز و دیگر اعمال خیر را ترک نکن! 6- برای خلاصی از وسواس شیطان لعین، به فرموده قرآن کریم بسیار استعاذه کنید: "وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ؛ و هرگاه از شیطان بر تو رنج و فسادی رسید به خدا پناه ببر که او شنوای داناست..."(اعراف، آیه 200) مرحوم آیت الله طالقانی در خطبههای نماز جمعه فرمودند: «روزی شخصی به نزد امام صادق علیهالسلام آمد و عرض کرد: هلاک شدم! امام پرسیدند: چرا؟ او پاسخ داد: برای این که شک کردم و آن هم به وجود خدا! امام فرمودند: الله اکبر، هذا اول الیقین – یعنی: الله اکبر، این [تازه] اول یقین است. پس به دوست خود بشارت دهید که شک معقول، ابتدای یقین است. ولی باید مواظب باشد که تجاهل، عصبیت و لجاج به شک او راه پیدا نکند. از خدا بخواهد و او خود بندهاش را هدایت می کند. 8- وسوسه ها و شک هایی که در فکر و قلب شما پیدا می شود قطعاً توسط شیطان است که بشدت خواهان دوری و جدا کردن شما از درگاه معبود مهربان است. برای مبارزه با این وسوسه ها نباید فراموش کنید که شیطان موجود پلیدی است که دشمن انسان است و قسم یاد کرده تا بندگان خدا را گمراه و به ضلالت بکشاند تمام سعی او این است تا با ایجاد چنین وسوسه هایی موجبات دوری بندگان صالح را از خداوند متعال، مهربان و بخشنده فراهم نموده و آنها را چنان غرق در گناه و معصیت نماید که از رحمت و هدایت خداوند مأیوس شوند. ببینید تا چه حد مسأله استعاذه، اهمیت دارد که حتی خداوند دستور داده قبل از قرائت قرآن نیز، باید از شیطان و وساوسش به خدا پناه برد. آنجا که می فرماید: فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ؛ هنگامى که قرآن مى خوانى از شر شیطان مطرود شده به خدا پناه بر." (نحل، آیه 98) 9- رسول خدا میهمان منزلی شدند پس از لحظاتی سفره گسترده شد. رسول خدا ناگهان دیدند مرغی بر سر دیواری تخم گذاشت ، تخم مرغ از بالای دیوار سر خورد و به پایین افتاد . میان دیوار میخ بزرگی کوبیده شده بود ، تخم مرغ روی آن قرار گرفت ، ولی نشکست ، رسول خدا تعجب کردند. میزبان جلو آمد و با افتخار عرض کرد : یا رسول الله آیا تعجب می کنید ؟ شما بر سر سفره ای نشسته اید که تا به حال بلایی بر آن وارد نشده ، رسول خدا به محض شنیدن این سخن برخاسته و از منزل آن مرد خارج شدند . صاحب منزل جلو آمد و عرض کرد : یا رسول الله چه شده است ؟ چرا برخاستید ؟ رسول خدا (ص) فرمودند من هرگز بر سر سفره ای که بلا نازل نشده باشد و صاحبش در سختی و رنج نبوده باشد نمی نشینم . چرا که خانه ای که صاحبان آن دچار سختی و بلا نشده باشند ، معلوم می شود که خداوند نظری بر آن ندارد 10- امام سجاد (ع) میفرمایند: دعای مؤمن یکی از سه فایده را دارد: یا برای آخرت او ذخیره میگردد یا در دنیا برآورده میشود یا بلایی را که میخواسته به او برسد، از وی میگرداند. تحف العقول، ص 202. 7 – اصول کافی، ج4، ص 224. اگر دعای انسان در این دنیا مستجاب نگردد در آخرت عوض حاجت مستجاب نشده از گناهان انسان کم میکنند یا به ثواب های او می افزایند. 11- امام صادق (ع) مفرماید: روز قیامت خداوند متعال میفرماید: ای بنده من ، تو مرا خواندی و من اجابتت را به تأخیر انداختم اکنون ثواب و پاداش تو چنین و چنان است پس مؤمن آرزو میکند که ای کاش هیچ دعایی از او در دنیا اجابت نمیشد، برای آن ثواب و پاداش نیک که می بیند. اصول کافی، ج 4، ص 247. خلاصه: 1 - گاهى با وجود تمام شرایط، دعا مستجاب نمىشود، چون به مصلحت ما نیست، یعنى چیزى را طلب مىکنیم که به سود ما نیست، اگر چه مىپنداریم به نفع ما است. قرآن کریم در این مورد میفرماید: «چه بسا چیزى را خوش ندارید، حال آن که خیر و منفعت شما در آن است و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آن که شر و ضرر شما در آن است. خدا مىداند، ولى شما نمىدانید».. سوره بقره، آیه 216 2 - گاهى دعا مستجاب مىشود، ولى از روى مصالحى تحقق عملى آن به تأخیر مىافتد، حتى ممکن است تا بیست سال طول بکشد تا محقق گردد. 3 - در روایت است خداوند وقتى بندهاى را دوست داشته باشد، اجابت دعاى او را به تأخیر مىاندازد تا بندهاش با او راز گوید. از این رو مؤمنان ثابت قدم هیچ گاه از تکرار دعا مأیوس نمىشوند، بلکه مىگویند: دسـت از طلب نـدارم تا کـام من برآید یا جان رسد به جانان یا جان ز تن درآید
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}